تصاویر جدید فضایی از نقاط مختلف جهان در شب نشان داده که کشورهای غربی در مقیاس سرسامآوری از اتلاف انرژی و آلودگی نور قرار دارند.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، در هنگام شب، لندن مانند یک نقطه سوزان دیده شده که میتواند تنها با نمایش نور خود برق مورد نیاز ایرلند را تامین کند.
در این تصویر میتوان به مقایسه کشورهای جهان سوم در آفریقا، آمریکای جنوبی و بخشهای وسیعی از آسیا پرداخت که تقریبا در تاریکی کامل هستند.
هر ساله لندن به مصرف 150 هزار گیگا وات ساعت انرژی میپردازد که با مصرف کشورهایی مانند پرتغال و یونان برابر است.
در حال حاضر 50 درصد از جمعیت انگلیس قادر به مشاهده ستارگان زیادی نیستند چرا که آسمان شب با آلودگی نور اشباع شده است.
این تصاویر توسط یک دانشمند موسوم به فلیکس فاراند دشینس با استفاده از اطلاعات جمعآوری شده توسط ماهوارهها ایجاد شده که به تاکید بر تضاد میان جهان اول و جهان سوم میپردزاند.
این تصاویر نمایی از منطقه پر جمعیت رود نیل در مصر ارائه کرده که مانند یک راه سوزان در میان تاریکی شمال آفریقا مشخص بوده، در حالیکه ژاپن کاملا غرق در نور است.
در این تصاویر آمریکا در شی درخشیده اما در جنوب مرزهای آن، کشورها تقریبا بدون نور بوده و در آسیای مرکزی، هند و استرالیا به ندرت چراغ روشنی دیده میشود.
عکس ها در ادامه مطلب
try to say
اين سوالات واسه همه پيش اومده ولي هميشه ازشون رد می شیم ؟؟؟ ...
چرا راننده ها زیر بارون دلشون فقط برای زنها می سوزه؟
چرا بارون میاد، ترافیک میشه؟
چرا به هرکی مسن تره بیشتر اعتماد می کنن؟
چرا از در که میخوان رد بشن تعارف میکنن ولی سر تقاطع به هم رحم نمیکنن؟
چرا تو اتوبان وقتی به ماشین جلویی می رسند چراغ میدن؟
چرا قبل از ازدواج دنبال پول طرف مقابلن نه اخلاقش؟
چرا بعد از ازدواج دنبال اخلاق طرف مقابلن نه پولش؟
چرا وقتی باطری کنترل تلوزیون تموم میشه دکمه هاشو محکمتر فشار میدن !؟
چرا فیلم زیاد می بینن ولی کتاب نمی خونن؟
چرا اونهایی که زبانشون خوبه هم فیلم رو با زیرنویس نگاه میکنن؟
چرا مراسم ختم ساعت ۴ بعد از ظهر تشکیل میشه؟
چرا وقتی پشت سر یکنفر صحبت میکنن اصلا فکر نمیکنن این غیبته؟
چرا زنها تو هر مهمونی نباید لباس تکراری بپوشن؟
چرا تو مهمونی اگه موز بخورن بی کلاسیه ولی سیب و پرتغال نه؟
چرا وقتی شکلات تعارف میکنن اگه بیشتر از یکی بردارن زشته؟
چرا با اینهمه شاعری که در طول تاریخ دارن شعر ترانه هاشون رو مریم حیدرزاده میگه
چرا سه تار سه تا تار نداره؟
چرا زنها وقتی ابرو بر می دارن روحیشون بهتر میشه؟(چه ربطی داره ابرو با روحیه؟)
چرا وقتی داماد می رقصه بهش پول می دن؟ مگه داماد رقاصه؟
چرا مردم تو تاکسی راجع به سیاست صحبت میکنن؟
چرا راننده تاکسی ها از همه بدتر رانندگی میکنن؟
چرا وقتی به تقاطع می رسن بجای ترمز رو گاز فشار میارن؟
چرا قسمت مردانه اتوبوس بزرگتر از قسمت زنانه است؟
چرا تو اتوبان دست انداز میذارن؟
چرا سر عقد عروس دفعه سوم میگه بله؟
چرا آدمها وقتی عکس میگیرن به یه جای نامعلوم خیره می شن؟
چرا با اینکه همه فضولند از فضولی دیگران ناله می کنند؟
پل جانبازان رشت که قرار بود در سال 1386 به بهرهبرداری برسد هم اکنون در شرایطی به پیشرفت 72 درصدی دست یافته که اشتباهات محاسباتیاش عجیبترین رویداد مهندسی کشور را رقم زده است. اجرای این پل 6/102 متری از چهارم تیر ماه سال 1385 در دو جبهه کاری آغاز شد که بنابر محاسبات میبایست در پایان پروژه به یکدیگر متصل میشدند، اما هم اکنون و با وجود گذشت 2 سال اشتباهات محاسباتی مانع از اتصال طرفین پل به یکدیگر شده است.
به گفته مهندسان سازه، طراحی اینگونه پلها پس از سالها اجرا در کشور به قدری ساده است که حتی در توان دانشجویان مهندسی نیز هست و این بر ابهامات مسئله بیشتر میافزاید.
محمدرضا قاسمی پور به عنوان مدافع سرسخت این پل که طرفین آن دست کم 50 سانتیمتر اختلاف سطح دارند حتی در پاسخ به نماینده مجلس، نه تنها پل را لکه ننگی برای این شهر نمیداند بلکه از ساخت آن به عنوان سند افتخاری در عملکرد شهرداری رشت نام میبرد که انگیزهای قوی برای ساخت تقاطعهای همسطح و غیرهمسطح دیگر در این شهر به وجود آورده است.
او حتی از منتقدان این پل میخواهد با دست برداشتن از اشکالتراشیها و انتقادهای غیرمنصفانه کمبود نقدینگی و عدم بهرهمندی این شهر از بودجههای ملی را برطرف کنند.
توی یک قصابی یه پیرزن اومد تو و یه گوشه وایستاد .....
یه آقای خوش تیپی هم اومد تو گفت: ابرام آقا قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم .....
آقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافههاش ..... همینجور که داشت کارشو میکرد رو به پیرزن کرد گفت: چی مِخی نِنه ؟
پیرزن اومد جلو یک پونصد تومنی مچاله گذاشت تو ترازو گفت: هَمینو گُوشت بده نِنه .....
قصاب یه نگاهی به پونصد تومنی کرد گفت: پُونصَد تُومَن فَقَط اّشغال گوشت مِشِه نِنه بدم؟
پیرزن یه فکری کرد گفت بده نِنه!
قصاب اشغال گوشتهای اون جوون رو میکند میذاشت برای پیره زن .....
اون جوونی که فیله سفارش داده بود همین جور که با موبایلش بازی میکرد گفت: اینارو واسه سگت میخوای مادر؟
پیرزن نگاهی به جوون کرد گفت: سَگ؟
جوون گفت اّره ..... سگ من این فیلهها رو هم با ناز میخوره ..... سگ شما چجوری اینا رو میخوره؟
پیرزن گفت: مُیخُوره دیگه نِنه ..... شیکم گشنه سَنگم مُیخُوره .....
جوون گفت نژادش چیه مادر؟ پیرزنه گفت بهش مِیگن تُوله سَگِ دوپا نِنه ..... اینا رو برا بچههام میخام اّبگوشت بار بیذارم!
جوونه رنگش عوض شد ..... یه تیکه از گوشتای فیله رو برداشت گذاشت رو اشغال گوشتای پیرزن .....
پیرزن بهش گفت: تُو مَگه ایناره بره سَگِت نگیریفته بُودی؟
جوون گفت: چرا
پیرزن گفت ما غِذای سَگ نِمُیخُوریم نِنه .....
بعد گوشت فیله رو گذاشت اون طرف و اشغال گوشتاش رو برداشت و رفت.